باید به سمت اقتصاد هوشمند حرکت کنیم/ اقتصاد ایران تیک آفش را کرده است/ ترامپ استعمار جدیدی را کلید زده است/ بنسلمان مسیر پهلوی دوم را میرود
تاریخ انتشار: ۱۹ دی ۱۳۹۷ | کد خبر: ۲۲۳۰۳۱۵۸
یکی از موضوعات مهم اقتصاد ایران بحث تحریم و تاثیر آن روی متغیرهای اقتصادی کشور است. جمشید عدالتیان، استاد دانشگاه و کارشناس اقتصاد بینالملل، در گفتوگو با ایلنا به نقش اقتصاد هوشمند در دوره جدید تحریمها اشاره میکند و آن را موجب تاثیرگذاری بیشتر تحریمها میداند.
در ادامه گفتوگوی ایلنا با عدالتیان را میخوانید:
با این رشد اقتصادی نمیتوانیم به اهداف خود برسیم/ جهان وارد اقتصاد هوشمند شده است
جناب دکتر براساس آخرین اعلام مرکز آمار رشد اقتصادی ایران 0.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
خوشبختانه نرخ رشد اقتصادی هنوز منفی نشده است، اینکه در شرایط کنونی نرخ رشد مثبت باشد خود یک موفقیت است. اما قطعا با این رشد اقتصادی نمیتوانیم به اهداف خود برسیم چون در اهداف برنامه پنج ساله این نرخ تقریبا 8 درصد پیشبینی شده است. البته زمانی که بنده در اتاق بازرگانی بودم پروژه سه 8 را برای رشد اقتصادی، تورم و بیکاری طراحی کرده بودیم که متاسفانه محقق نشد. اگر رشد اقتصادی ما 8 درصد بود در عرض ده سال به درآمد ملی هزار میلیارد دلاری رسیده و جزء گروه 20 میشدیم.
اما در مورد تاثیر تحریمها ما نباید به دلایل تحریم توجه داشته باشیم بلکه باید ابزارهای تحریم را زیر ذرهبین قرار دهیم. امروزه جهان پس از انقلاب صنعتی و انقلاب اطلاعات وارد مرحله نوینی به نام اقتصاد هوشمند شده است که در آن کشورهای صنعتی با تجمیع دیتاها به یک هوش تجاری دست یافتهاند. البته این کشورها میتوانند از این دستاورد هم در راستای مثبت استفاده کنند و هم برای ایزوله کردن یک کشور و بخشهای پیشران آن مانند نفت و خودرو آن به کار ببرند.
بنابراین تحریمهای آمریکا در مرحله جدید با هوشمندی خاصی در حال اجرا است که باعث کندی رشد اقتصادی ما شده است. برای رسیدن به نتایج بهتر باید این پدیده را واکاوی و از اقتصاد هوشمند استفاده کنیم که لازمه آن ورود به جامعه جهانی از طریق بازنگری و بازسازی سیاستها است. چون در اقتصاد هوشمند کشورها همانند سلولهای مغزی در ارتباط با هم هستند.
اقتصاد هوشمند نامرئی است
این اقتصاد هوشمند که شما اشاره کردید از چه طریقی میتواند مشکل زا باشد؟
ببینید؛ پیش از این کنترلها کاملا فیزیکی بود اما در مرحله جدید اقتصاد به یک هوشمندی رسیده است که با واکاوی دادهها مانند میزان چرخش دلار، ویزا کارت، سرچ در گوگل و اصطلاحات سرچ شده، میزان خرید و محل خرید،... میتوان اقتصاد یک کشور را کنترل کرد و به نوعی این کنترل نامرئی است. وقتی اطلاعات مربوط به نمونههای گفته شده تجمیع میشود، میتوانند به نتیجه مطلوب برسند و ما متاسفانه در حال تجربه کردن آن هستیم.
آمریکا بخوبی با دادهها بازی میکند
به نظر میرسد این هوشمندی اقتصاد نسبت به تحریمهای اقتصادی سال 91 بیشتر مورد تاکید تحریمکنندگان است؟
دقیقا همین گونه است، در مدت هفت سال گذشته میزان جابجایی دیتاها، بروز رسانی و همگام سازی آنها تقریبا دو یا سه برابر شده است. در سال 91 تقریبا تمام کشورها ما را تحریم کرده بودند اما در این مرحله از تحریمها تنها یک کشور ما را تحریم کرده است، چون آن یک کشور با دادهها بخوبی بازی میکند. بنابراین هر چند تحریمها از جانب یک کشور اعمال شده است اما جنس آنها نامرئیتر اما موثرتر شده است و این کار ما را سختتر میکند. چون آمریکا بخوبی تجمیع دادهها را انجام داده میتواند در همبستگی اطلاعاتی بین بنگاهها، همبستگی بین بازارها، ارتباط سیستم بانکی و مالی جهانی،... تاثیر بگذارد که در راستای هوشمندی اقتصاد استفاده کند.
کشورهای جی 7 مغز اصلی هوشمندی در اقتصاد هستند
پس آمریکا در اقتصاد هوشمند یک سر و گردن از بقیه دنیا جلوتر است؟
آمریکا تقریبا 25 سال پیش این برنامه را شروع کرده است بنابراین 25 سال از سایر کشورها جلوتر است، بطوری که 10 شرکت برتر جهانی همگی در زمینه اطلاعات فعال هستند و جالب آنکه به نوعی همگی در آمریکا حضور دارند که نشاندهنده اهمیتاین موضوع برای کشور آمریکا دارد. حتی آمریکا در جمع آوری دادههای کهکشان پیشرو است که بسیاری از کشورها فاقد دانش آن هستند.
البته میتوان کشورهای جی 7 را مغز اصلی هوشمندی در اقتصاد دانست که همکاری وسیعی در این زمینه دارند. در اروپا، آلمان و ژاپن در آسیا را میتوان پیشتاز این امر دانست هرچند چین هنوز در مرحله اقتصاد اطلاعات و دیجیتال است اما سعی میکند جایگاهی در اقتصاد هوشمند پیدا کند. چین میتواند در کنار سامسونگ و آیفون قطب دیگری در گوشی هوشمند ایجاد کند که کمک فراوانی در راستای هوشمندی اقتصاد میکند اما با اتهاماتی مانند جاسوسی از کاربران، در برابر آن مقاومت میشود.
اما آمریکا با دیتاگردانی و پردازش دیتاها در روابط اقتصادی، روابط بین انسانها و بنگاهها میتواند دادهها را کنار هم قرار دهد. جنبه منفی و وحشت انگیز این موضوع در مورد رفتارهای اقتصادی فردی، درآمدها و هزینهها.... است که زمانی در حد ایالات متحده بود اما در حال حاضر موضوع جهانی است و دادهها به مراکز کنترل ارسال میشوند.
کشورها به سمت انقلابهای استقلالطلبانه اطلاعاتی خواهند رفت
شما اشاره کردید که کشورها در اقتصاد هوشمند همانند سلولهای مغزی هستند که باید با یکدیگر هماهنگ باشند اما از سویی به قدرت بالای آمریکا اشاره کردید که از این امکانات برای پیشبرد منافع خود استفاده میکند، آیا این تناقض نیست؟
به نظر میرسد ترامپ از این نظم هوشمند در راستای منافع خود استفاده میکند. این قابل قبول نیست که از هوش تجاری تنها یک کشور استفاده کند و معقول آن است که برای رشد همگن و در سطح جهانی از آن استفاده شود. اختلاف روسیه، چین و ایران با آمریکا نیز از نقطه نظر اقتصاد هوشمند و برای بهبود زندگی بشیریت است. وقتی بیش از یک میلیارد نفر بیسواد مطلق وجود دارد یا بیش از یک میلیارد انسان به آب آشامیدنی دسترسی ندارند، باید از این موضوع در راستای بهبود جامعه جهانی استفاده کرد، اما آمریکا تنها برای منافع خود از آن استفاده میکند.
مثلا موضوع آلودگی محیط زیست یک پدیده جهانی است که با اقتصاد هوشمند و استفاده از دادهها، میتوان بنگاههایی که تولیدکننده گازهای گلخانهای هستند را شناسایی کرد. جالب آنکه درست در این شرایط آمریکا از پیمان پاریس خارج میشود. بنابراین این یک زنگ خطر است که اقتصاد هوشمند تنها در راستای منافع ملی باشد نه جهانی، نتیجه اینگونه حرکات نادرست جنگهای خاورمیانه خواهد بود. در مقابل چنین اقداماتی میتوان از چندجانبهگرایی استفاده کرد یعنی با همکاری کشورها میتوان در زمینه هوشمندی اقتصادی بلوکبندی ایجاد کرد همانند بلوکبندیهای سابق در اقتصاد اما با این تفاوت که حالا این بلوکبندی همانند کارکرد سمت راست و چپ مغز بود. بنابراین منطقی است که کشورها برای مبارزه با پدیدههایی مانند ریزگردها، کاهش منابع آبی و گرم شدن هوای زمین اقدام به چندجانبه گرایی کنند.
آمریکا همیشه دیوار برلین را نماد کنترل انسانها و جاسوسی افراد از یکدیگر معرفی میکرد، حالا خود اقدام به دیوار کشی میان خود و مکزیک میکند یا آمریکا از 30 سال پیش همه را به تجارت آزاد و برداشتن موانع تجاری ترغیب میکرد اما خود از تحریم و جنگ اقتصادی بر علیه سایر کشورها استفاده میکند. آمریکا اگر بخواهد از هوشمندی اقتصاد تنها برای خود استفاده کند این شرایط پایدار نخواهد ماند و اگر کشورها پس از جنگ جهانی دوم انقلابهای استقلالطلبانه سرزمینی انجام میدانند حالا باید انقلابهای استقلالطلبانه اطلاعاتی انجام دهند. در واقع مجموعه اقدامات دولت ترامپ مانند تضعیف سازمان ملل و سازمان تجارت جهانی، خروج از یونسکو، برهم زدن نفتا، جنگهای تجاری،.... نشان دهنده استعمار جدید آمریکا است که باید مورد توجه قرار بگیرد.
ایران در خاورمیانه میتواند نقش آلمان در اروپا را داشته باشد
شما اشاره به چندجانبهگرایی در استفاده از اقتصاد هوشمند کردید، آیا ایران و کشورهای همسایه ما این توان و ظرفیت را دارند که از این چندجانبهگرایی استفاده کنند؟
اقتصاد ایران دارای ابزار دانش و مدیریت است که میتواند با هوشمندسازی دادهها برای افزایش نفوذ خود استفاده کند اما این استفاده باید در راستای منافع سایر همسایگان نیز باشد چون منافع این کشورها به یکدیگر پیوند خورده است. ایران نمیتواند پیشرفته باشد در حالیکه مثلا پاکستان یا افغانستان شرایط بدی داشته باشند و ما این اختلافها را در مهاجرتها و جابجاییهای نیروی انسانی که وحشتانگیز است مشاهده میکنیم. به باور بنده ایران میتواند نقشی که آلمان در اروپا دارد را در خاورمیانه داشته باشد و موجبات توسعه خود و دیگران را نیز فراهم کند بنابراین خوشبختی ایران با خوشبختی سایر کشورهای همسایه پیوند خورده است.
اقتصاد ایران تیک آف را کرده است
در مورد ایران کمی ایدهآلیستی فکر نمیکنید؟
ببینید ایران براساس برآوردها منابع انسانی و طبیعی بالقوه برای تبدیل شدن به یک کشور صنعتی نوظهور را دارد، در حالیکه بسیاری در جهان آن را انکار میکنند. اما واقعیت این است که اقتصاد ایران تیک آف را کرده است اما با هوشمندی اقتصاد میتواند آن را محقق کند و مقدمات آن میسر است. تنها باید در قالب اقتصاد هوشمند قرار بگیرد تا سهم ایران در داد و ستد دادهها، سهم ما در اقتصاد جهان و منطقه مشخص شود. در آن صورت دیگر هیچ کشوری حتی آمریکا نیز قادر نخواهد بود نقش پیشران ایران در منطقه را نادیده بگرید. البته ایران در شرایط کنونی نیز قدرت منطقهای است و جایگاه کلیدی دارد که این فارغ از مباحث سیاسی است.
بنسلمان مسیر پهلوی دوم را میرود
اختلافات قومی و مذهبی میان کشورها بویژه در خاورمیانه با دیدگاه شما در چندجانبهگرایی و همکاری متضاد نیست؟
حتما همین گونه است اما این کنشها و واکنشها در بلندمدت حتما به تعادل و نظم جدید میرسد. این اختلافات مورد اشاره شما مختص خاورمیانه نیست در آمریکای جنوبی و شمالی یا افریقا نیز وجود دارد. حتی در این شرایط نیز نیاز به پیشتازی و پیشرانی منطقه است که ایران و ترکیه این ویژگیها را دارند اما تا امروز این پیشتازیها در برابر انقلابهای منطقه کافی نبوده است و این موج تغییرات است که به نوعی منطقه را بهم ریخته است.
مثلا عربستان همان سیاستهای پهلوی دوم را دنبال میکند، اگر کسی بپرسد از دوران پهلوی دوم چه خبر؟ باید آدرس عربستان امروز را داد که بن سلمان تمام درآمدهای کشور را صرف خرید تسلیحات میکند و در نهایت هم ترامپ میگوید آگر ما نبودیم شما دو هفته هم دوام نمیآوردید. بنابراین ما این مسیر را یک بار تجربه کردهایم. الان هم باید با استفاده از اقتصاد هوشمند و نیروهای جوان و تحصیلکرده، هم خود و هم منطقه را بسوی رفاه رهنمون کنیم.
FATF در راستای اقتصاد هوشمند است
رابطه FATF و اقتصاد هوشمند را چطور ارزیابی میکنید؟
همانطور که گفتم ما باید در اقتصاد هوشمند با سایر کشورها شراکت داشته باشیم، همین FATF بخشی از آن است که تراکنشهای مالی را در نظر میگیرد. اگر ما به آن نپیوندیم شرایط بدتر خواهد شد و ما از سیستم جهانی حذف و تمام دادهها علیه ما مورد استفاده قرار میگیرد. مسئله مهم در این موضوع این است که آیا ما در قبال صدور دادهها، دریافت داده نیز خواهیم داشت؟ که بنده تا امروز چیزی در این مورد نشنیدهام.
دنیا بدون ما و ما، بدون دنیا نمی توانیم باشیم
ایران چگونه میتواندهوشمندی اقتصاد را پیاده کند؟
این پدیده را ابتدا باید از تئوری و دانشگاهها شروع کنیم و سپس از ابزارها برای تحقق آن استفاده کنیم. این اقتصاد هوشمند موضوع پیچیدهای نیست و کشور ما نیز با مقدمات آن آشنایی دارد، همین که ما پرداختهای الکترونیکی داریم یا از کارتها بانکی استفاده میکنیم خود زمینهساز این پدیده است، تنها کافی است که در این دادهها تجمیع و در قالب اقتصاد هوشمند قرار بگیرد تا در سیاستگذاریها از آن استفاده شود.
شاید برخی کشورها در صدور تکنولوژی این پدیده مشکل درست کنند اما نباید فراموش کرد که بیشترین نقش در این موضوع را تفکر و دانش دارد به طوریکه اگر ما تکنولوژی را داشته باشیم ولی با کابرد آن ناآشنا باشیم هیچ سودی نخواهد داشت. بنابراین این نیروی انسانی ماهر است که دادهها را تجمیع و پردازش میکند و نباید بابت واردات تکنولوژی نگران بود چون تحریمها تا ابد ادامه نخواهد داشت و دنیا بدون ما و ما بدون دنیا نمی توانیم باشیم.
گفتوگو: توحید ورستان
منبع: ایلنا
کلیدواژه: اقتصاد ایران و ترکیه روسیه نفت قدرت منطقه ای
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.ilna.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایلنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۲۳۰۳۱۵۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
حمله گازانبری امارت به تعهدات آبی با ایران ؛ همسایهآزاری تمامی ندارد
به گزارش همشهری آنلاین، روزنامه فرهیختگان نوشت: روز یکشنبه ۹ اردیبهشتماه در گزارشی با عنوان «تفاوتی بین استراتژی امارت با دوران غنی نیست» به موضوع عدم پرداخت و رهاسازی کامل حقابه سیستان توسط طالبان حتی در این روزهای پربارش پرداختیم. این در حالی است که علیرغم تمام هشدارها درباره وضعیت وخیم آبی در جنوب شرق ایران که ناشی از مسدود بودن راههای آبی به این قسمت است، همسایه شرقی همچنان در حال انجام پروژههای آبی روی رودخانههاست. به همین منظور عملیات تکمیل پروژه سد «پاشدان»، از سدهای بزرگ افغانستان در مرز با ایران و در مسیر هریرود، با حضور ملا عبدالغنی برادر، معاون نخستوزیرو عبدالطیف منصور، سرپرست وزارت آب و انرژی طالبان در هرات آغاز شده است. کارشناسان حوزه هیدروپلیتیک معتقدند که با ساخت و بهرهبرداری از این سد در بالادست هریرود، تنش آبی در ایران و ترکمنستان تشدید خواهد شد. در همین رابطه با محمدنبی جلالی، پژوهشگر دکتری منابع آب دانشگاه تهران گفتوگو کردیم که در ادامه میخوانید.
ردپای هندوستان در هریرودبا توجه به اینکه مناقشه رودخانه فرامرزی هریرود با تکمیل سدهای و کانالها در بالادست افغانستان وارد فاز جدیدی خواهد شد، این مناقشه و بهخصوص سرمایهگذاری هندوستان در حوضه هریرود و پروژههای آتی شان مورد توجه خواهد بود. محمدنبی جلالی، پژوهشگر دکتری منابع آب دانشگاه تهران و عضو هیات اندیشهورز هیدروپلیتیک و دیپلماسی آب بنیاد نخبگان کشور درباره این مناقشه گفت: «بهطور کلی شاید بشود سرمایهگذاری هند در پروژههای آبی و غیرآبی افغانستان را در میراث استعمار جستوجو کرد؛ وقتی تاریخ هند بهخصوص یک قرن اخیر را مرور میکنید تا سال ۱۹۴۷ مستعمره بریتانیا بود و بعد با هند چندپاره مواجه شدیم که به کشور هند و پاکستان و بعدها پاکستان شرقی (بنگلادش) تقسیم و سبب مناقشات متعددی همانند مناقشه حلنشده کشمیر میشود. از همین رو با توجه به موقعیت جغرافیایی افغانستان که در مهار آب فرامرزش دارد باعث شد این کشور بهجدیت سراغ سرمایهگذاری روی مهار این منبع برود و عملا بتواند از طریق افغانستان برای خودش اهرمهای فشار ایجاد کند. به هر حال افغانستان بخشی از ظهور و تداوم دیپلماسی آبی و عوامل سیاسی-اجتماعی در این منطقه را در سیاستهای هیدروپلتیکی که با توجه به موقعیت بالادستی که در چهار حوضهاش دارد میتواند پیش ببرد.
البته موضوع فقط مربوط به ایران نیست؛ رودخانه فرامرزی کابل که در نزدیکی آتوک در پاکستان به رود سند منتهی میشود، خودش پتانسیل مناقشه آبی عظیمی را دارد. جالب است که همین مناقشه هم شاید به تعیین مرز استعماری خط ریورند ۱۸۹۳ برگردد که بریتانیا برای در امان ماندن هند شرقی از نفوذ شوروی به قبایل پشتون خودمختاری داد، حتی ردپای بریتانیا در مناقشه هیرمند بهوضوح قابل مشاهده است. جایی که مرز سیستان درونی و بیرونی را گلداسمیت بریتانیایی تعیین میکند و خاوریترین دلتای رودخانه هیرمند را بهعنوان مرز بین دو کشور قرار میدهد. گذشته از ردپای ناخجسته استعمار؛ هند با تقریبا دو میلیارد دلار پنجمین کشوری است که بیشترین سرمایهگذاری را در پروژههای آبی و غیرآبی افغانستان انجام داده؛ از بورسیه تحصیلی بگیرید تا استخراج معادن و... . اما در زمینه پروژههای آتی، نمیخواهم به این موضوع ورود کنم که امارت اسلامی بهجدیت دنبال این است که با مهندسی اجتماعی تحت پروژههایی همچون «قوشتپه»، مهاجران اخراجی پاکستان را در «آمودریا» که منابع دستنخورده عظیم انرژی را دارد بارگذاری کند، فقط میخواهم از یک پروژه دیگر تحت عنوان TAPI بگویم که به دلایل ناامنی در افغانستان به تعویق افتاده بود. درباره اهمیت این پروژه همین کافی است که بوش زمان حمله به افغانستان میگوید تکمیل استراتژی جنگ ما تکمیل پروژه تاپی است که قرار است گاز ترکمنستان را از طریق افغانستان به پاکستان و هند انتقال بدهد و هدفش تامین سالانه ۳۳ میلیارد متر مکعب گاز طبیعی به جنوب آسیاست.
همین چندروز قبل آقای«آمانوف»، رئیس اجراییه شرکت خط گاز تاپی، در مجمع سرمایهگذاری انرژی ترکمنستان در پاریس اعلام کرد که ترکمنستان به تکمیل بخش خود از پروژه لوله گاز تاپی متعهد است. ضمنا این نگرانی هم وجود دارد که این لوله گاز جایگزین مسیر طرح خط لوله گاز صلح بین ایران و پاکستان و هند هم باشد، یعنی عملا علاوهبر اینکه منابع آب را مهار میکند بهجد دنبال این است که وابستگیاش را به منبع انرژی ما کم کند. به نظرم پرواضح است که به سرانجام رساندن این پروژهها موقعیت ویژهتری در مذاکرات به طرف افغانستانی میدهد.
ماجرای ابرپروژه سد سلما در بالادست رودخانه هریرود
این پژوهشگر درباره ابر پروژه سد سلما که کمی بعد از استقلال هند از بریتانیا پروژه سد سلما با حمایتهای این دو کشور در زمان داوودخان شروع شد گفت: کمی بعد از استقلال هند از بریتانیا، پروژه سد سلما با حمایتهای این دو کشور در زمان داوودخان شروع شد ولی به دلیل ناآرامیهای داخلی فراز و فرودهایی داشت تا نهایتا در دوران رئیسجمهور غنی در ۱۳۹۵ با ظرفیتی حدود ۶۵۰ میلیون مترمکعب و با حمایت مالی ۳۰۰ میلیونی هند به بهرهبرداری رسید. جالب است که نخستوزیر، آقای مودی قبل از افتتاحیه بند سلما به ایران میآید و توافقنامه چابهار را امضا میکند و هنوز بعد از سالها خلف وعده کار واقعی انجام نشده است. همچنین در مراسم افتتاحیه سد سلما میگوید: «این پروژه راه صلح برای همگان را انتخاب کردم.»
شاید کسی با این نکته موافق نباشد و نگاهم به مناقشات بین کشورها کمی رئالیستی است، اما به این روند باید دقت کرد. استعمار کهن روزگاری هند را با ابزار زور و حمله نظامی تسخیر کرد و امروز فقط شیوه استعمار متفاوت شده و با مصادره واژه صلح و استخدام مجریان، همان شیوه قبلی را در کشورهای دیگر دنبال میکند. واقعیت این است که سایه استعمار همچنان هم بر سر مسائل و رفتارهای دولتها حاکم است و اصطلاحا «استعمار پوست انداخته» و حال «استعمار نوین» به شیوهای دیگر به دنبال تسلط و نادیدهگرفتن حق ملتهاست.
در عصر حاضر اگر کمی حواسمان جمع باشد متوجه میشویم که استعمار فرانو چطور بر باور و منش ملتها و هویتشان بهطور نامحسوس و بدون اینکه خود استعمارگران یا حتی مجریان بومی حضور مرئی داشته باشند چنگ میزند تا مناقشات آبی و غیرآبی را تشدید کند. شاید اهمیت دیپلماسی عمومی در مناقشه آبی مثل مناقشه هیرمند و هریرود در گذر زمان با تکمیل کانال و بندهای انحرافی و وابسته کردن جامعه محلی بالادست به این منبع حیاتی روشنتر شود؛ در زمانی که عملا ماهیت مناقشه از دولت-دولت به دولت-مردم شیفت پیدا کرد.
واقعا نمیخواهم شرایط را اورژانسی نشان بدهم. چون اولین کاری که در این شرایط میکنیم تراشیدن پروژه اورژانسی با پول بیتالمال است. در واقع میخواهم توجه کنیم که در آستانه حذفشدگی قرار داریم و مورد هجمه استعمار آبی هستیم و امروز هیچ چیزی مثل عنصر زمان مهم نیست.
مناقشه آبی میان دو کشور، قدمتی به تاریخ افغانستان دارد و در سالهای اخیر به بحرانی جدی تبدیل شده. جلالی درباره رهیافت برونرفت از این شرایط تضاد منافع گفت: «نگرانی عمیق این است که کشورهای دیگر در نتیجه پرداختن صحیح به شکستهای دیپلماسی آبیشان در گذشته و بازتعریف نحوه همکاری درمورد مسائل آبهای فرامرزی، راهی برای آینده دیپلماسی آبیشان ترسیم کردهاند و سوال این است که آیا ما به این درک رسیدهایم که اگر بگوییم «در دیپلماسی آب چندان موفق نبودهایم» متهم به تحریف واقعیت نشویم؟ البته موافقم که فضا آنچنان هم تاریک نبوده و نیست؛ اما اگر بپذیریم حقابه تاریخی معاهده هیرمند در صد و اندی سال و در طول تاریخ روابط بین دو کشور ایران و افغانستان تقلیل پیدا کرد تا نهایتا به ۱۶ درصد رسید یا طی دوران تکمیل سد انحرافی کمالخان، که هرچند تلاشهایی شد و حتی اخیرا دکتر ظریف هم در مصاحبهشان اذعان داشتند که با علم به اینکه سد انحرافی کمالخان برای منحرف کردن سیلاب است و حقیقتا هم همین است، وارد گفتوگو شدند، اما بلاخره باید بپذیریم که علیرغم تلاشهای دستگاه دیپلماسی، نتوانستیم احداث این بند را به تعویق بیندازیم و سد انحرافی کمالخان تکمیل شد.
سوال اساسی این است که مصر چگونه در مناقشه رود نیل با اتیوپی و سودان توانست سالها احداث سد رنسانس (النهضه) را به تعویق بیندازد؟ از چه ابزارهایی استفاده کرد؟ از سد کمالخان که گذشت اما قرار است برای سد بخشآباد روی سرشاخه فراهرود در آینده چه اتفاقی بیفتد؟ چه ابزارهایی برای به تعویق افتادن احداث سد بخشآباد -که میخی است بر تابوت کمارفته سیستان- داریم؟ نکته اساسی این است که حتی افغانستان با اندوخته تجاربش فارغ از اینکه چه دولتی و حکومتی مستقر باشد مشخص کرده راهبرد هیدروپلیتیکیاش در مواجهه با مناقشات با همسایگانش چیست. اما ما با توجه به وضعیت هیدروپلیتیکی خاصی که داریم و در جایی بالادستی، در جایی میاندست و در جایی پاییندست هستیم و تک تک این رودخانههای فرامرزی چالشها و بازیگران متعدد خودش را دارد، چه راهبرد هیدروپلیتیکی و ابزار قدرتی داریم؟ مثلا روی هم همین رودخانه هریرود در قسمت پاییندست با ترکمنستان چالش جدی بازسازی کانال «قرهقوم» را داریم یا راندمان پایین آبیاری در بخش کشاورزی را داریم.
در قسمت بالادست با طرف افغانستانی با توسعه یکجانبه سد و کانالهایش بدون توجه به آب مورد نیاز پایین دست مواجهیم و حتی هیچ توافقنامهای روی این رودخانه فرامرزی با افغانستان نداریم. ما هنوز مشخص نکردهایم چه دکترین هیدروپلیتیکی خاصی برای این حوضههای فرامرزی داریم. همچنین اخیرا در لحظات آخر بعد از سالها گزارش کمیسیون تلفیق برنامه هفتم توسعه با تصویب بند الحاقی ۱ ماده ۳۹ موافقت کرد که «نقشه راه دیپلماسی آب در چهارچوب دیپلماسی کلان کشور» تهیه شود؛ ضمن اینکه آیا این هم سندی است که قرار است به بایگانی برود یا سندی است که درنهایت قرار است یک دکترین برا حوضههایی با چالشها و بازیگران متعدد تجویز کنیم؟ در دکترین ما نسبت دیپلماسی انرژی ما با مناسبات و تعاملات هیدروپلیتیکی آبهای فرامرزی قراره دیده میشود؟ فرهنگ چطور؟ ترانزیت چطور؟ چابهاری که کانون رقابت هند و چین است؟ آیا با هند ادامه بدهیم که ۸ سال بدعهدی مکرر کرده آنهم با ۸۵ میلیوندلار؛ در چنین پروژه راهبردی، نمیبایست چند میلیارد دلار قرارداد باشد؟ اینها فقط سوال است.
این پژوهشگر درباره میزان حقابهای که اینروزها رهاسازی شده گفت: «اجازه بدهید این نکته را هم یادآوری کنم؛ ما هم حقیقتا خوشحالیم از اینکه اندک آبی از حقابه ایران را دریافت کردیم ولیکن اینکه در تریبون رسمی یک نهاد رسمی اعلام میکنیم تا این لحظه اینقدر از حقابه هیرمند رهاسازی شد، این ابزار قدرت است؟ این دیپلماسی عمومی است؟ واقعا هم شاید توقع داشتند ما حس گل پیروزی ایران مقابل استرالیا در جام جهانی ۱۹۹۸ را تجربه کنیم!
وقتی ابزارهای قدرت مصر در تعویق احداث سد رنسانس را بررسی میکنید که چه کرد، یکی از ابزارهای بسیار مهمش همین بهکارگیری صحیح از دیپلماسی عمومی بوده است. ولی ما از این ظرفیت کمنظیر دیپلماسی عمومی بهدرستی استفاده نمیکنیم.
شاید زمانی سازش مبتنیبر مذاکره «برد-برد» حداقل در سطح فکری ایده جذابی بوده تا به یک نتیجه دوجانبه سودمند برسیم؛ اما واقعیت جهان امروز حقیقتا متفاوت شده است. کشورها اصولا حاضر نیستند در مذاکراتشان سهم برابر یا کمتری از طرف مقابل برای ملتهایشان بگیرند. ما باید تجدید نظری در رویکردهایمان در مذاکرات داشته باشیم و باید به این بیندیشم که چطور در مذاکرات میتوانیم یک پای بالاتر بگذاریم و موقعیتی عالی برای خودمان و خوب برای دیگری ایجاد کنیم.
منحیثالمجموع فکر میکنم فیصله دادن به اثرات هیدروهژمونی در حوضه آبریز بینالمللی هریرود که بین چند کشور مشترک است و علیالخصوصانگیزه کشور بالادستی مثل حکومت امارات اسلامی که حاکمیت مطلق سرزمینی و توسعه یکطرفه رودخانهها را بدون توجه به پیامدهای آن در کشورهای پایین دست در پیش گرفته، حقیقتا مسیری صعبالعبور است؛ بهویژه اینکه روشن است سیاستهای دولت نوپای طالبان در راستای توسعه زیرساختهای آبی و ساخت سد و تکمیل کانالها به درهمتنیدگی این مناقشه خواهد افزود.
از طرفی دیگر این را هم در نظر داشته باشید که تقریبا جهان در حال تجربه سومین انتقال قدرت است. هرچند ایران همیشه در چنین بزنگاههایی در طول تاریخ تحت فشار بوده است؛ اما بخشی کوچکی از رهیافت را شاید در پاسخ به این سوال بشود جستوجو کرد که راهبرد کلان ما در این شرایط گذار نظام بینالملل که مشخصه اصلی آن بازتوزیع قدرت، ثروت و بازنویسی قواعد بینالمللی است، آیا این است که باید در تنهایی استراتژیک به سر ببریم یا با توجه به اینکه انزواگرایی، انفعال و عدم تعامل نه با ژئوپلتیک ایران سازگار است، نه با فرهنگ سنتی ایران، از طریق چندجانبهگرایی و ائتلافسازی مبتنیبر همکاری راهبردی به استقبال این جهان پساقطبی برویم؟ و حالا در سطوح پایینتر، چطور این کلان راهبردمان، قرار است توسعه پایدار و امنیت آبی را برای ما به ارمغان بیاورد تا دچار خفگی هژمونی نشویم؟! و چطور میشود به یک بازتوزیع مجدد قدرت بین بازیگران درگیر این مناقشه آبی دست بزنیم تا در این حوضه آبریز فرامرزی فضاها را دوباره پیکربندی و تفسیر کنیم. حقیقتا نمیدانم که آیا روزگاری میرسد که بتوانیم موقعیتی را با ابزارهای قدرتمان ایجاد کنیم که در مذاکرات آبیمان یک پای بالاتر بگذاریم و موقعیتی عالی برای خود و خوب برای دیگری ایجاد کنیم یا خیر. امیدوارم.
خبرهای روزنامه فرهیختگانبیشتر بخوانید
کد خبر 849237 منبع: فرهیختگان برچسبها ایران و افغانستان استان سیستان و بلوچستان خبر ویژه افغانستان طالبان افغانستان